«ریاضت» - که به گفته عارفان «مفتاح همه سعادتها و کیمیاى همه دولتها است»ابوسعید نامه، ص12.. همان مجاهدت و جهاد با نفس است که موجب مىشود آدمى، از حجابهاى ظلمانى رهایى یابدشرح بر مقامات اربعین، صص74 - 76 و نیز نگا: فلسفه عرفان، ص267.. برخى آن را نوعى آمادگى براى سلوک معنوى دانستهاند.اشارات، ج3، نمط نهم. «ریاضت» براى جلوگیرى از حرکات افراطى در قواى شهویه، غضبیه و ناطقه است و این قوا را جهت کمال انسانى تعدیل مىکند. نفس انسانى داراى سه نیرو است که آنها را «نفوس سه گانه» نامیدهاند: نفس شهوانیه، نفس غضبیه و نفس ناطقه و مجموع اخلاق پسندیده و ناپسند آدمى، از این سه نیرو نشأت مىگیرد.
اگر «نفس شهوانیه» به سمت افراط پیش رود و وجود آدمى را مسخّر خویش سازد، به چارپایان بیشتر شباهت خواهد داشت، تا آدمیان. امّا اگر این نیرو تعدیل شود، انسان داراى عفت و ادب نفسانى مىگردد و به مقام اصلى خود بار مىیابد.
اگر «نفس غضبیه» حاکم مطلق انسان شود و به صورت عادتى مستمّر با وى عجین گردد، او به درندگان بیشتر از انسان شبیه خواهد بود. امّا اگر این نیرو تعدیل گردد، آدمى متین، بردبار، نیکروش و دادگر خواهد شد؛ همان خصایص حسنهاى که زیبنده او است.
«نفس ناطقه» نیز اگر تعدیل نشود، پست فطرتى، ترفند، خدعهگرى، چاپلوسى، مکر، ریا و تظاهر بر وجود آدمى چیره خواهد شد و اگر از جنبه افراط بازداشته شود، وى مىتواند در پرتو آن، دو نیروى دیگر (خشم و شهوت) را، رام خویش سازد و خود را به کسب دانش و ادب و خویشتن دارى از پستىها رهنمون سازد.در این خصوص نگا: تهذیب الاخلاق، صص50 - 56. ریاضت عبارت است از وارد کردن نفس، به سختىها و مشقّات بدنى و روحى و مخالفت با هوا و هوس و تعدیل سه قوه پیش گفته تا «سالک» بتواند به مقام معنوى خویش نایل شود و راه حق را بیابد.
آموزههاى اسلامى بر این امر مهر تأیید گذاشته و انسانها را به مجاهدت با هوا و هوس و تعدیل قوا تشویق کرده است. قرآن کریم به منظور بیرون آوردن انسانها از حجابهاى ظلمانى تعلقات، جهاد با نفس و مخالفت با هواهاى نفسانى را به آنان توصیه و بر آن تأکید مىکند و براى آنکه در میدان جهاد با نفس (جهاد اکبر) موفق باشند، به صبر و استقامت و استعانت از حضرت حق دعوت مىفرماید:مقالات، ج1، ص 70.
«وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛ عنکبوت (29)، آیه 69.؛ «و آنان که در راه ما مجاهده و کوشش کردند، به راه خویش هدایت مىکنیم».
«وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ»؛ همان، آیه 9.؛ «و هر که بکوشد، تنها براى خود مىکوشد؛ زیرا خدا از جهانیان سخت بىنیاز است».
روایات نیز آکنده از تأکید بر مجاهده با نفس و مبارزه با آن است و از هر کارى مهمتر تلقى شده است.نگا: میزانالحکمة، ج2، صص139 - 141.
مردن تن در ریاضت زندگى است | رنج این روح را پایندگى است |
مثنوى معنوى، دفتر 3، بیت 3365.
از دیدگاه اسلام راه و روش این ریاضتها، راهها و روشهاى تعیین شده است؛ یعنى، از آنجا که هر حجابى، اثر واقعى خاص خویش را دارد، از بین بردن آن نیز راه مخصوص به خود را در عالم تکوین دارد و نمىتوان بر خلاف آن قدم نهاد و اگر کسى هم بر خطا رود، مطلوب خویش و اصلى را در ریاضت به دست نخواهد آورد. بر اساس فرهنگ اسلامى، فقط با «ایمان» و «عمل صالح» و آنچه که خداوند متعال و رسول و ائمه اطهار«علیهم السلام» دستور دادهاند، رهایى از حجابها میسّر است:
«قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى وَ أُمِرْنا لِنُسْلِمَ لِرَبِّ الْعالَمِینَ»؛ انعام (6)، آیه 71.؛ «بگو: حقیقت این است که هدایت، همان هدایت الهى است و بس و ما مأموریم در مقابل پروردگار همه عوالم، تسلیم بوده و تابع هدایت او باشیم».
«وَ أَنَّ هذا صِراطِى مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»؛ همان، آیه 153.؛ «و اینکه، این است صراط مستقیم من، پس تبعیت از آن بکنید و از تبعیت کردن از راههاى دیگر بپرهیزید که شما را از صراط مستقیم بازداشته و پراکنده مىکند بدانید این توصیه خداى متعال است به شما، باشد که راه تقوا را در پیش گیرید».
به هر حال اصل ریاضت و مجاهدت در نظر اسلام، با انطباق آن بر واجبات و محرمات، مستحبات و مکروهات، امرى مقبول و تأیید شده است.مفاتیحالغیب، ص1077.
اهداف ریاضت - بنابر آنچه که ابوعلى سینا نوشته است - سه چیز است:
یک. غیر خداوند را از سر راه دور کند.
دو. انسان از آن جهت که ترکیبى از عقل و شهوت است و پهنه وجودش صحنه کشمکش قواى سفلى و علوى است؛ براى سفر بدون مزاحم به سوى بالا، باید کارى کند که جنبه سِفْلىّ نفس (نفس اماره) مطیع و تسلیم جنبه عِلْوِىّ و عقلى (نفس مطمئنه) گردد؛ وگرنه به طور دائم در حال کشمکش و رفتن و بازگشتن و ترقى و سقوط خواهد بود.
سوم. لطیف کردن و رقیق کردن روح است تا آماده قبول انوار و تجلیاتى شود.نگا: اشارات، ج3، نمط نهم؛ مقالات، ج2، صص 168 و 169. پس ریاضت براى خالص و پالایش کردن وجود آدمى است.
بهر آن است این ریاضت وین جفا | تا برآرد کوره از نقره جفا |
مثنوى معنوى، دفتر 1، بیت 232.
نتایج ریاضت نیز به حسب نوع و مرتبه و کمیت و کیفیت آن، متفاوت است؛ برخى که ریاضتهاى مشروعشان در حد پایینترى است، مشاعر بالاتر حسىشان تقویت مىگردد و با چشم، گوش، لامسه، چشایى و بویایى، حقایق برتر را مىبینند، مىشنوند، لمس مىکنند، مىچشند و مىبویند. هر چه ریاضت دقیقتر، ژرفتر، گستردهتر و مداومتر شود، مکاشفات و مشاهدات برترى حاصل مىگردد و هر چه باریکتر و لطیفتر گردد، تجلیات و انوار الهى بر قلب سالک مىتابد و خود را با وجه او مواجه مىبیند. به هر حال برآمد ریاضت مشروع، «تسلیم جان» شدن در مقابل جانان و فانى گشتن در وجه او و باقى ماندن به بقاى او است.
این ریاضتهاى درویشان چرا است | کآن بلابر تن بقاى جان ماست |
تا بقاى خود نیابد سالکى | چون کند تن را سقیم و هالکى |
دست کى جنبد به ایثار و عمل | تا نبیند داده را جانش بدل |